تنهاتــــــــــــــــــرین ســـــــــــــــــردار

من تنها ، تنهاترین سردار ، سردار مشکی پوش

خنده و طعنه به اشعار و شعارم بزنید
تیر غم بر دل بیچاره و زارم بزنید
**

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

۱۸۴ مطلب با موضوع «محبت» ثبت شده است

میدانی

بعضیها سوره اند

باید آیه آیه بخوانیشان

شان نزول دارند

باید تفسیر شوند

تا فهمیده شوند
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۳ ، ۰۱:۰۲
عمریست که می بازم و یک برد ندارم
اما چه کنم عاشق این کهنه قمارم
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۳ ، ۰۰:۵۶
آخرش نفهمیدیم این درس عبرت چند واحده ؟؟؟
لامصب تموم نمیشه!!
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۳ ، ۰۰:۵۴

نباید شیشه را با سنـــــــــگ بازی داد !
نباید مست را در حال ِ مستــــــی . . .
دست ِ قاضـــــــــی داد !
نباید بی تفاوت !
چتر ماتـــــــــــــــــم را . . .
...به دست ِ خیــــــــــــــــس باران داد !
کبوترها که جز پرواز ، آزادی نمی خواهند !
نباید در حصار میـــــــــــــله ها
با دانه ی گنــــــدم . . . به او تعلیم مانـــــــــــدن داد.....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۳ ، ۰۰:۵۴
تا تو نیایی...
دلم٬

آسمان جمعه است.

می گیرد و نمی بارد!
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۳ ، ۰۰:۵۱

یه عده در سخت ترین شرایط نمازشون رو اول وقت می خونن، یه عده هم صدای اذان رو از مسجد می شنون و کاری هم ندارن اما بی تفاوت از کنار مسجد می گذرن!
وای بر ما ...
•٠·˙
پیامبر اکرم(ص) فرمودند:
"بنده ای نیست که به وقت های نماز اهمیت بدهد، مگر این که من سه چیز را برای او ضمانت می کنم:
• برطرف شدن گرفتاری ها و ناراحتی ها،
• آسایش و خوشی به هنگام مردن
• و نجات از آتش."

┘◄ سفینه البحار،ج 2، ص 42.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۳ ، ۰۰:۱۱

می خواستم برم دستشویی. همه افتابه ها خالی بود و
برای پر کردن اب باید

چند صد متر میرفتم تا هور "زورم امد و از یکی بسیجی که ان طرف

ایستاده بود خواستم تا افتابه را برایم اب کند "او هم قبول کرد. وقتی

افتابه را اورد" دیدم آبش کمی کثیف است. به او گفتم :((اگه

یه کم اون طرف تر می رفتی آاب تمیز میاوردی)) او هم بدون

اینکه حرفی بزند آفتابه را برد و آب تمیز آورد. گذشت تا اینکه چند

روز بعد گفتند فرمانده لشکر قرار است سخنرانی کند. وقتی

فرمانده لشکر یعنی ا:/.(ا مهدی زین الدین امد برای سخنرانی

و پشت جایگاه ایستاد "تمام بدنم یخ کرد .او همان بسیجی

بود که برای من اب اورده بود.


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۳ ، ۲۳:۰۸

با قلیون و سیگــار و مشــروب عکس ندارم!

برای عـکس واسه دنیای مجازی نرفتم آتلیه!

واسه 4 تا لایـک بی ارزش التماس نمیکنم!

رفــیــق ناراحتی و غمای دوستامـم!

همیـــنم که هستــم و تغییر نمیکنم!

خاص نیــستم چون عقده ندارم!

بالا نیستم چون پرچـم ندارم!

فقط یه آدمم!

چیزی که خیــلــیا نیستن!!!!!!!!! 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۳ ، ۲۳:۰۲

ریـــــــش و سبیل خیـــــــلی ها را تحقیر کردی شــــیر زن...





سلامتی مادری که

 پسرش رو تحویل نگرفته ، دختر هاش رو برای وطن فرستاد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۳ ، ۲۲:۵۸


ﺍﻯ ﺍﻫﻞ ﺯﻣﯿﻦ ﻋﻴﺪﮔﺬﺷﺖ ﻭ ﺧﺒﺮ ﺍﺯ ﻳﺎﺭﻧﻴﺎﻣﺪ

ﺑﺮﺯﺧﻢ ﺩﻝ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻏﻤﺨﻮﺍﺭﻧﯿﺎﻣﺪ

ﭼﻨﺪﺭﻭﺯ ﺩﮔﺮ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﻛﻪ ﺑﺎﻧﺎﻟﻪ ﺑﮕﻮﻳﻴﻢ

ﺍﯼ ﺍﻫﻞ ﺣﺮﻡ ﻣﯿﺮ ﻋﻠﻤﺪﺍﺭ ﻧﻴﺎﻣﺪ . . .



۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۳ ، ۲۲:۳۸