تنهاتــــــــــــــــــرین ســـــــــــــــــردار

من تنها ، تنهاترین سردار ، سردار مشکی پوش

خنده و طعنه به اشعار و شعارم بزنید
تیر غم بر دل بیچاره و زارم بزنید
**

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

۳۵۸ مطلب با موضوع «دلنوشته» ثبت شده است

آینه پرسیدکه چرادیر کرده است؟         نکنددل دیگری اورا اسیرکرده است؟ 

 خندیدموگفتم او فقط اسیرمن است.      تنها دقایقی چندتأخیر کرده است. 

گفتم امروز هوا سردبوده است شاید    موعدقرارتغییرکرده است. 

خندیدبه سادگیم و آینه گفت:              احساس پاک تورازنجیر کرده است. 

گفتم ازعشق من چنین سخن نگو         گفت خوابی سالها دیرکرده است. 

 در آینه به خودنگاه میکنم آه              عشق توعجیب مراپیر کرده است. 

 راست گفت آینه که منتظرنباش          او برای همیشه دیرکرده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۹۲ ، ۱۱:۰۰

ﺭﻓـﺘـﻨـﺖ ... 

ﻧـﺒـﻮבنـت ...

ــﺎﻣـﺮבﯾـﺖ ...

ﻫـﯿـﭽـڪـבﻭґ ﻧـہ ﺍﺫﯾـﺘــґ ڪـﺮב

ﻧـہ ﻭﺍﺳــґ ﺳﻮﺍﻝ ﺷב

ﻓـﻘـﻂ ﯾـہ ﺑـﻐـﺾ בﺍﺭﻩ ﺧـﻔـــґ ﻣـﯿـڪـﻨـہ

ﭼـہ ﺟـﻮﺭے ﻧـﮕـﺎﺕ ڪﺮב ڪہ ﻣـﻨـﻮ ﺗـﻨـﻬـﺎ ﮔــﺬﺍﺷـﺘــے ...؟!!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۹۲ ، ۱۰:۵۲

نیـــا بــآراטּ. . .

زمــیــטּ  جــآی قَــشَــنــگــی نـــیــســت!!

مــَن اَز اَهـــلِ زَمیــنَــم خــوب میــבانــَم کــه گُــل در عــقـــב زنبــور اســت ولی پـــَروانــ ـﮧ را هـــَم בوست میــבارَב. . .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۹۲ ، ۱۰:۵۰

اتل متل توتوله
    این پسره سوسوله

    موهاش همیشه سیخه
    نگاش همیشه میخه

    چت میکنه همیشه
    بی مخ زدن؟نمیشه

    پول از خودش نداره
    باباش رو قال میذاره

    دی اند جیشو میپوشه
    میشینه بعد یه گوشه

    زنگ میزنه به دافش
    میبنده هی به نافش

    که من دوست میدارم
    تاج سرم میذارم

    صورت رو کردی میک آپ
    بیا بریم کافی شاپ

    تو کافی شاپ،می خنده
    همش خالی میبنده

    بهم میگن خدایی!
    چقدر بابا بلائی!

    همه رو من حریفم
    میذارم توی کیفم

    هزارتا داف فدامن
    منتظر یه نامن

    ولی تویی نگارم
    برات برنامه دارم

    اگه مشکل نداری
    میام به خواستگاری!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۲ ، ۱۰:۰۴

شاعر زن میگه :

به نام خدایی که زن آفرید / حکیمانه امثال ِ من آفرید

خدایی که اول تو را از لجن / و بعداً مرا از لجن آفرید !

برای من انواع گیسو و موی / برای تو قدری چمن آفرید !

مرا شکل طاووس کرد و تورا / شبیه بز و کرگدن آفرید !

به نام خدایی که اعجاز کرد / مرا مثل آهو ختن آفرید

تورا روز اول به همراه من / رها در بهشت عدن آفرید

ولی بعداً آمد و از روی لطف / مرا بی کس و بی وطن آفرید

خدایی که زیر سبیل شما / بلندگو به جای دهن آفرید !

وزیر و وکیل و رئیس ات نمود / مرا خانه داری خفن ! آفرید

برای تو یک عالمه کِیْسِ خوب / شراره، پری ، نسترن آفرید

برای من اما فقط یک نفر / براد پیت من را حَسَنْ آفرید !

برایم لباس عروسی کشید / و عمری مرا در کفن آفرید

 


شاعر مرد در جواب میگه :

به ‌نام خداوند مردآفرین / که بر حسن صنعش هزار آفرین

خدایی که از گِل مرا خلق کرد / چنین عاقل و بالغ و نازنین

خدایی که مردی چو من آفرید / و شد نام وی احسن‌الخالقین

پس از آفرینش به من هدیه داد / مکانی درون بهشت برین

خدایی که از بس مرا خوب ساخت / ندارم نیازی به لاک، همچنین

رژ و ریمل و خط چشم و کرم / تو زیبایی‌ام را طبیعی ببین

دماغ و فک و گونه‌ام کار اوست / نه کار پزشک و پروتز، همین !

نداده مرا عشوه و مکر و ناز / نداده دم مشک من اشک و فین!

مرا ساده و بی‌ریا آفرید / جدا از حسادت و بی‌خشم و کین

زنی از همین سادگی سود برد / به من گفت از آن سیب قرمز بچین

من ساده چیدم از آن تک‌ درخت / و دادم به او سیب چون انگبین

چو وارد نبودم به دوز و کلک / من افتادم از آسمان بر زمین

و البته در این مرا پند بود / که ای مرد پاکیزه و مه‌جبین

تو حرف زنان را از آن گوش گیر / و بیرون بده حرفشان را از این

که زن از همان بدو پیدایش‌ات / نشسته مداوم تو را در کمین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۲ ، ۱۰:۰۳

پسری با پدرش در رختخواب
    درد ودل می کرد با چشمی پر آب

    گفت :بابا حالم اصلا ً خوب نیست
    زندگی از بهر من مطلوب نیست

     گو چه خاکی را بریزم توی سر
    روی دستت باد کردم ای پدر

     سن من از 26 افزون شده
    دل میان سینه غرق خون شده

    هیچکس لیلای این مجنون نشد
    همسری از بهر من مفتون نشد

    غم میان سینه شد انباشته
    بوی ترشی خانه را برداشته

    پدرش چون حرف هایش را شنفت
    خنده بر لب آمدش آهسته گفت

    پسرم بخت تو هم وا می شود
    غنچه ی عشقت شکوفا می شود

    غصه ها را از وجودت دور کن
    این همه دختر یکی را تور کن

    گفت آن دم :پدر محبوب من
    ای رفیق مهربان و خوب من

    گفته ام با دوستانم بارها
    من بدم می آید از این کارها

    در خیابان یا میان کوچه ها
    سر به زیر و چشم پاکم هر کجا

    کی نگاهی می کنم بر دختران
    مغز خر خوردم مگر چون دیگران؟

    غیر از آن روزی که گشتم همسفر
    با شهین و مهرخ و ایضاً سحر

    با سه تا شان رفته بودیم سینما
    بگذریم از ما بقیه ماجرا

    یک سری ، بر گل پری عاشق شدم
    او خرم کرد، وانگهی فارغ شدم

    یک دو ماهی یار من بود و پرید
    قلب من از عشق او خیری ندید

    آزیتای حاج قلی اصغر شله
    یک زمانی عاشقش گشتم بله

    بعد اوهم یار من آن یاس بود
    دختری زیبا و پر احساس بود

    بعد از این احساسی پر ادعا
    شد رفیق من کمی هم المیرا

    بعد او هم عاشق مینا شدم
    بعد مینا عاشق تینا شدم

    بعد تینا عاشق سارا شدم
    بعد سارا عاشق لعیا شدم

    پدرش آمد میان حرف او
    گفت ساکت شو دیگر فتنه جو

    گرچه من هم در زمان بی زنی
    روز و شب بودم به فکر یک زنی

    لیک جز آنکه بداری مادری
    دل نمی دادم به هر جور دختری

    خاک عالم بر سرت، خیلی بدی
    واقعا ً که پوز بابا را زدی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۲ ، ۱۰:۰۲

    به سلامتی

    اون که توی لبخند..غمتو میبینه

    اون که از سکوتت ..حرفهای نگفتتو میشنوه

    وقتی تو اوج عصبانیتی...محبتت رو میفهمه.....!
۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۹۲ ، ۱۸:۵۰

    با همه بوده است...

    چه هرزه ایست تنهایی...!
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۹۲ ، ۱۸:۵۰

هیچ میدانی ؟

جای “عزیزم غصه نخور” های تو را

دیازپام گرفته است . . .

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۲ ، ۱۳:۰۵

سعی کن حرص و طمع خانه خرابت نکند / غافل از واقعه روز حسابت نکند

ای که دم می زنی از عشق حسین بن علی / آنچنان باش که ارباب جوابت نکند . . .


سلام عرض میکنم به همه دوستای گلم امیدوارم طاعات و عباداتتون قبول حق باشه، تواین روزا، تو دعاهاتون، درد دلاتون با خدا مارو هم فراموش نکنید واسه همه کنکوریا(به خصوص من) هم دعا کنید هم قبول شن( از یه رشته خوب )و هم عاقبت بخیر شن...

مؤیدباشید


۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۲ ، ۱۲:۵۹