تو به افتادن من در خیابان خندیدی...
و من تمام حواسم به مردم شهر بود ...
که مبادا عاشق خنده هایت بشوند...
تو به افتادن من در خیابان خندیدی...
و من تمام حواسم به مردم شهر بود ...
که مبادا عاشق خنده هایت بشوند...
خداوندا ، جای سوره ای به نام "عشق" در قرآن تو خالیست ، که اینگونه آغاز شود : و قسم به روزی که دلت را میشکنند و جز خدایت مرهمی نخواهی یافت .
حالم حال گرگیست که خداوندتوبه اش راپذیرفته اما مردمانش مدام میگویند:توبه ی گرگ مرگ است...
کاشــــــــکی
بعضیا انقدر خوب نبودن
تا با از دست دادنشون اینجور
احساس دلتنگی و تنهایی نمیکردیم ...
دلم میخواد
داد بزنم "من دلم آسمون میخواد....."
"اینجا همش شده زمین ..."
من دلم آسمون میخواد ...
...
حقیقت دارد که من می توانم
با شعرهای تو
با باران مشاعره کنم
و بند نیایم . . .
دلـت به ماندن نیست بـرو،
عشـق که گـدایی نـدارد.
یادت نیست مگر؟
این نذر مـن بود،
که کوه شوم و پای نبودنهایت بمانم
آنقدر مرا از رفتنت نترسان
قرار نیست همیشه بمانیم
روزی همه رفتنی اند
ماندن به پای کسی معرفت میخواهد نه بهانه
حالا میگویم بلنــــــــــــــــــد میگویم
رفتی به درک
لیاقت ماندن نداشتی.....!