به سلامتی اونایی که هزارتا خاطرخواه دارن ولی دلشون اسیر یه بی معرفته!
به سلامتی اونایی که هزارتا خاطرخواه دارن ولی دلشون اسیر یه بی معرفته!
نمی دونم چرا یادم نمیآد
کجــــــا دستای ما با هم گره خورد ....
چه روزی قلبم از عشق تو لرزید ...
کدوم ما دل اون یکی رو برد ...
چرا درگیر احساست شدم من ...
چجوری اولین دیدار رخ داد ...
تو بهمن بود یا نزدیک مرداد ...
نمی دونم چرا یادم نمیآد
فریب سکوتم را نخور .
تنها برای ثانیه ای دعوتت می کنم
مهمان چشم هایم باشی ؛
بیا و ببین . . .
چه غوغایی به پا کرده ای در من!!!!!!!
کلاغ ها
مهمان من اند!
در زمستانى که
حتى برف هاى سفید
پاکى شان را
دریغ مى کنند!!!
مــی گفـت :
پـــای رفتــن نـدارم ..
راسـت مـی گفـت !!
بــا ســـر رفــــت ....
ایـن روزهایم به "تـظاهر" میگـذرد
تـظاهر به بـیتـفاوتی،
بـه بـیخیـالی،
به اینـکه مهـم نیـست
و چه سـخت مـیکاهد
از جـانم
این نمـایـش لعــنتی ...
خـــدایــا ... !
وقـت داشـتی تقـدیـر مـا رو درسـت کـن .. !!!
قسـمت آسفـالتـش درسـت افتـاده رو دهـن مــا ...
چـــــوپـــان دروغگــو
از نــــام ننگــــــت
سرافکــــــــنده نــــباش!!!
این روز ها
خیلی از ما
با دیدن آدم ها فــــریاد می زنیم
گــرگ
گــرگ
گرگ
شخـصیـت منـو با بـرخـوردم اشـتـباه نگـیر؛
شخـصـیت مـن چیــزیه که مـن هسـتم،
اما بــرخــورد مـن بستــگی داره به اینـکه تـــــــو کی باشی...
به سـلامـتـیـه اونـی که فـکر مـیکـنـیم تـونـسـتـیـم فـرامـوشـش کـنـیـم
امـا وقـتـی شـب خـوابــشو مـیـبـیـنـیـم
کـل روز رو پَـــــکریــــم !!!