نمی دونم چرا یادم نمیآد
کجــــــا دستای ما با هم گره خورد ....
چه روزی قلبم از عشق تو لرزید ...
کدوم ما دل اون یکی رو برد ...
چرا درگیر احساست شدم من ...
چجوری اولین دیدار رخ داد ...
تو بهمن بود یا نزدیک مرداد ...
نمی دونم چرا یادم نمیآد
نمی دونم چرا یادم نمیآد
کجــــــا دستای ما با هم گره خورد ....
چه روزی قلبم از عشق تو لرزید ...
کدوم ما دل اون یکی رو برد ...
چرا درگیر احساست شدم من ...
چجوری اولین دیدار رخ داد ...
تو بهمن بود یا نزدیک مرداد ...
نمی دونم چرا یادم نمیآد
هـی هـی هـی ...!
وایـســا
کجـا داری میـری؟
اونـجـا قـلب ِ مـردمـه
بـرگـرد تـو لاک ِ خـودت ...!
فریب سکوتم را نخور .
تنها برای ثانیه ای دعوتت می کنم
مهمان چشم هایم باشی ؛
بیا و ببین . . .
چه غوغایی به پا کرده ای در من!!!!!!!
نـــوش می کنم
سیـــگار...
ودکـــا...
و تلخــی رفتنت را...
جهـنم را شـش دانگ می خـرم.....
" حـــوا " را دیــدم
کـولی شــده بــود
بـه هــر گوشـه از ایـن دنـیـا سـرک مـی کــشیـد و
بـه دنـبـال " آدم " مـی گشـت !!!
شخـصیـت منـو با بـرخـوردم اشـتـباه نگـیر؛
شخـصـیت مـن چیــزیه که مـن هسـتم،
اما بــرخــورد مـن بستــگی داره به اینـکه تـــــــو کی باشی...
این روزهـــا
هـمـه ی قهـــوه هــای تـلخ
از تلـخــی مـن طعــم می گیرنـــد
تـــو هــم کــه
زهــــر مـــاری ! ! !
روزی مـیـرسـد . . .
در حـسـرتـم بـمـانـی
در روزی بـارانـی ، مـن در اوج و تـو در ویـرانـی . . .
یـه روزی صـادقـانـه صـدایـت کـردم . . .
عـاشـقـانـه نـگـاهـت کـردم . . .
حـالـا عـاجـزانـه نـگـام مـیـکـنـی
بـا حـسـرت صـدام مـیـکـنـی
امـــا فــقــط
بـــــرو . . .
زِندگـــی در حــــــــال بارگـــــــیری است، لطفاً صـَــــبر کـُــنید..
اینجـا سُــــرعت خوشــــبختی بسیار کــــم است...!!
تـــا زندگــــــــی ات لُـود شـــــــود ..
عُمـــــــــرت تمـام شــده
مـن هیـچ وقـت به اینـکه تو رو با یکـی ببـیـنم حســودی نمــیکنم
مـامـانم یـاد داده اسبــاب بازیــامــو بــدم به بــدبـخـت بـیچــاره هـا...!!!