درد تنهایی کشیدن
مثل کشیدن خطهای رنگی روی کاغذ سفید
اگه یه روز بغض گلوت رو فشرد بهت قول نمیدم که می خندومت ولی می تونم باهات گریه کنم
سکوت می کنم و او فکر میکند بازی را برده
حالم از کلمه ی “عزیزم” و “عشقم” بهم می خوره
من رو همون “ببین” صدا کن
بی ریایی شرف دارد به ریا کاری . . .
افتادنی هم که باشم
اتفاق خوبِ زندگی تو نیستم
خیلی خوششانس باشم
برگ زردی میشوم
که زیر پای تو میافتد!
خوب است پول داشته باشیم و چیزهایی که می خواهیم بخریم .
اما چقدر خوب تراست ....
فرمواش نکنیم
چیز هایی که با پول نمی توان خرید را
از دست ندهیم...
وقتی تو نیستی
دلم هزار راه می رود
فکرو خیال می بافد
صبرش از کاسه انتظار
لبریز می شود
حساب ثانیه ها را دارد
گاهی هم
آواز می خواند
تا دلشوره را از پای در آورد
اما هر وقت از فراموشی
برایش می گویم
هُری می ریزد
( این روزها باید برایش امن یجیب بخوانم... )
من نباشم .. دنیا یک "من" کم دارد ....
تو نباشی .... من یک " دنیا " کم دارم ...